توی کتابی خوندم که بهتره از بین نام های خدا اون نام هایی که ابجدش با نام ما یکیه بیشتر صدا بزنیم . رفتم و ابجدِ اسمم رو در آوردم . شد 66 . در این کتاب ابجد هزار تا از اسامی خدا رو ( دعای جوشن ) آورده بود . از یک کنار شماره ها رو می خوندم تا 66 هاش رو پیدا کنم .
اولین اسمی که بهش رسیدم " الله " بود . احساس خیلی خوبی پیدا کردم . خوش حال شدم . حس کردم بهترین اسم خدا مالِ منه . الله خاص ترین اسم خداست و به نظرم وسیع ترین اسمش .
همین طور جلو اومدم . " وکیل " . کسی که قراره امور منو اداره کنه ، پشتوانه ، تکیه گاه . این هم اسمی بود که موقع مشکلات و گرفتاری ها میشد صدا بزنم .
باز ادامه دادم . " ناهی " . نهی کننده . کاش توی لحظه های گناه می تونستم اینو بفهمم که همین الآن خدا داره تو رو نهی می کنه از انجام این کار . خدا با اون عظمت و هیبتش بهت زُل زده و مگه نکن !
و باز ادامه دادم . رسیدم به " واهب الهدایا " . خدایی که هدیه ها به ما می بخشه . این اسم رو هم خیلی دوست داشتم . به نظرم خیلی قشنگه . هدیه های الهی که مظهر مهر و عطوفت خدا هستن . این اسم محبت خدا رو یادم میاره که چقدر من رو دوست داره و داره با نعمت هاش اینو به من نشون میده .
یا الله . یا وکیل . یا ناهی . یا واهب الهدایا
خداوندا به این اسم های پاکت قسم که این شب قدر نگاهم بکن .
همه مونو نگاه کن .
درباره این سایت